صحرا اسداللهی _ بازیگر از پشت کوههای چالوس روستای کُندُر شروع شد قصه ی ساده ی زندگی من راه طولانی تا تهران هر روز ملاقات خیابان فرشته جایی که صندوقچه ی آرزوهایم بود من ساکن خیابان فرشته شدم زنی فرشته ی زندگیم شد برای اولین بار تئاتر دیدم ابرار خودم سامبولی ملیکم ابرار خودم سرتو بالا کن پروازی داشتم بر بالای رویاها باور نکردنی بود انقدر که سقوط کردم ولی من پله های کالاماتا را بالا رفتم و مادرم در ردیف اول نگاهم میکرد